رسته‌ها
یادداشتهای شهر شلوغ
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 334 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 334 رای
با اینکه این کتاب حاوی شرح فضای حاکم برکشور در دهه 30 و 40 شمسی است که نویسنده با کنایه های خاصی اقدام به اعتراض با این نا بسامانی ها نموده است، اما کوتاه نوشته ها، شعرواره ها، جملات کوتاه و ... این کتاب گویی بی زمان و مکان است و همیشه مصداق دارد. نقد اجتماعی و سپس سیاسی تنکابنی تیز و گزنده است. وی قبل از اینکه دولت و حکومت را نشانه برود مردم را نقد می کند.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
239
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
ماهتاب
ماهتاب
1388/11/21

کتاب‌های مرتبط

رایمون رایان
رایمون رایان
5 امتیاز
از 1 رای
هواردز اند
هواردز اند
4.5 امتیاز
از 28 رای
زن داری و گرفتاری
زن داری و گرفتاری
4.5 امتیاز
از 34 رای
سایه های هول
سایه های هول
4.5 امتیاز
از 13 رای
مردی در قفس
مردی در قفس
4.2 امتیاز
از 45 رای
قلعه رکرنت
قلعه رکرنت
4.2 امتیاز
از 14 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی یادداشتهای شهر شلوغ

تعداد دیدگاه‌ها:
16
:-)
متشکرم
کتاب بسسیار خواندنی و زیبایی هستش8-)8-)
قدر این سایت رو بدونید ..باید دست اونایی که کتابا رو، pdf و آپلود می کنند، بوسید
امیدوارن اونایی که سایت رو هک کردند متوجه اشتباهشون بشن . من در این حالتم کتابمو پیدا کردم.
امیدوارن اونایی که سایت رو هک کردند متوجه اشتباهشون بسن . من در این حالتم کتابمو پیدا کردم.
یادداشتهای شهر شلوغ
شهر بیهودگی . شهر هیاهو
شهر سوزان . شهر برهنه .
شهر غبار . شهر زباله . شهر لجن . شهر تعفن
.
.
شهر ماتم . شهر شب . شهر خستگی
شهر یخ . شهر سکوت .
شهر تجمل . شهر تحمل . شهر خفت
.
.
شهر اشکهای دم مشک . شهر سنگدلی
شهر عظمت های حقیر و حقارتهای عظیم
شهر چک . شهر سفته . شهر شرکتهای تعاونی . شهر وام . شهر نزول . شهر شر خرها
شهر حسادت . شهر حماقت . شهر کینه .
شهر خونسرد . شهر بی اعتنا .
شهر فاجعه . شهر جنایت .
شهر خیرخواهی . شهر خودخواهی . شهر تظاهر .
.
.
شهر حرف ، حرف ، حرف .
شهر تکرار ، تکرار ، تکرار .
شهر پشمهایی که دو دو میزند . شهر قلبهایی که می تپد . شهر دلهره . شهر اشک .
شهر شکم . شهر زیر شکم . شهر دم
شهر ولنگ و واز . شهر تفته . شهر بی مقصد . شهر بی مقصود . شهر احتیاط . شهر ترس .
شهر بیهودگی . شهر شلوغ
41/2/14 - 47/9/23
فریدون تنکابنی
از نویسنده ای پرسیدند چرا اینقدر جسورانه می نویسی؟
گفت جسارت من پابه پای وقاحت جامعه پیش می رود.
پاسبانی که روی صندلی جلوی اتوبوس کنار من نشسته بود، چنان غرق در کتاب جبر کلاس دوم بود که به دو افسری که از در جلو بالا آمدند اعتنایی نکرد و سلامی نداد.
برای همین است که از علم، خوشم می‌آید.
یادداشتهای شهر شلوغ / فریدون تنکابنی
یادداشتهای شهر شلوغ
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک